ضرب المثل هاي اسپانيايي

زبان اسپانيايي ، آموزش زبان اسپانيايي،آموزش زبان اسپانيايي نصرت،آموزش اسپانيايي،دانلود رايگان آموزش زبان اسپانيايي

ضرب المثل هاي اسپانيايي

۷,۲۳۰ بازديد ۰ نظر

ضرب المثل هاي اسپانيايي

هميشه يادگرفتن لغات و گرامر يك زبان خارجي تنها براي صحبت كردن و مسلط شدن بر روي آن زبان كافي نبوده و نيست. از اين رو بهتر است افراد با فرهنگ ان جامعه و نحوه به كار رفتن لغات در جملات عاميانه از جمله ضرب المثل ها اين كشور آشنا شوند. از اين رو ما براي شما ضرب المثل هاي معروف زبان اسپانيايي را گرد هم آورده ايم كه با ديدن و الگو برداري از آن تاثيير به والايي ميتوان در مكالمات و درك گفتاري شما داشته باشد. به ادامه مطلب مراجعه فرماييد

la riqueza es para el que la disfruta, y no para el que la guarda
ثروت براي كسي است كه از آن لذت مي برد، نه براي كسي كه آنرا نگه مي دارد


en el peligro se conoce al verdadero amigo
دوست واقعي درخطر شناخته مي شود


a caballo regalado, no se le miran los dientes
دندان هاي اسب پيشكشي را نگاه نميكنند


querer es poder
خواستن توانستن است


ir y no volver, es como querer y no poder

رفتن و برنگشتن، مثل خواستن و نتوانستن است


entre un hombre y una mujer no hay amistad posible. hay amor, odio, pasión, pero no amistad

بين يك زن و يك مرد دوستي امكان پذير نيست. عشق،احساس و تنفر هست. اما دوستي نه


peor es estar sin amigos que rodeado de enemigos

بدون دوست بودن بدتر است از در بين دشمنان بودن


del amor al odio, sólo hay un paso

از عشق به نفرت، فقط يك قدم هست


el amor entra con cantos y sale con llantos

عشق با آواز مياد و با گريه ميره


fácil es recetar, pero difícil curar

نسخه دادن راحت است اما درمان كردن سخت


el amor es ciego, y el matrimonio lo cura

عشق كور است، و ازدواج آن را درمان مي كند


cuando el gato no está, los ratones bailan

وقتي گربه نيست، موش ها مي رقصند


agua clara y corriente, no contamina a la gente

آب روشن و روان، مردم را آلوده نميكند


agua que corre nunca se corrompe

آبي كه در جريان است، هرگز فاسد نميشود


el amor da al necio osadía y entendimiento

عشق; به نادان، جسارت و فهم ميدهد


el amor destierra la vergüenza

عشق خجالت را كنار ميزند


el caracol donde nace, pace

حلزون همون جا كه به دنيا مياد، همونجا هم ميچره


casado casa quiere

فرد متاهل خونه ميخواد


el cazador ruidoso es el que consigue menos pájaros

شكارچي پر سر و صدا، كسيه كه پرنده كمتري گيرش مياد


el cerebro es embustero; el corazón verdadero

مغز فريب دهنده است، قلب واقعيت گو


el ciego y el ignorante, tienen el mismo talante

كور و نادان مثل هم هستند


pan y vino y carne quitan el hambre

نون، شراب و گوشت، گرسنگي را برطرف ميكنند


para alcanzar, porfiar

براي به دست آوردن، سماجت كردن


para bien morir, bien vivir

براي خوب مردن، خوب زندگي كردن


para cualquier dolencia es remedio la paciencia

براي هر درد و مرضي صبر درمان است


para cruzar un río y dar dinero, nunca seas el primero

براي گذشتن از رودخانه، و پول دادن هيچ وقت اولين نفر نباش


perro muerto, ni muerde ni ladra

سگ مرده نه گاز ميگيره نه پارس ميكنه


perro que ladra, guarda la casa

سگي كه پارس ميكنه، از خونه مواظبت ميكنه


pueblos unidos, jamas serán vencidos

ملت متحد هرگز مغلوب نخواهند شد


rey nuevo, ley nueva

شاه جديد، قانون جديد

ضرب‌المثل‌هاي اسپانيايي و مترادف آن به فارسي.


A - B - C - D - E - F - G - H - I - J - K - L - M - N - O - P - R - S - T - U - V - W - X - Y
A

     »A caballo regalado no hay que mirarle el dentado.«

    ترجمه: «در دهان ِ يابوي پيش‌كشي نگاه نمي‌كنند.»

        مترادف فارسي: «دندان ِ اسب پيش‌كشي را نمي‌شمارند.»
        مترادف فارسي: «دندان ِ اسب پيش‌كشي را نبينند.»

     »A la tercera va la vencida.«

    ترجمه: «بار ِ سوم موفقيت مي‌آيد.»

        مترادف فارسي: «تا سه نشه، بازي نشه.»

     »A los bobos se les aparece la madre de Dios.«

    ترجمه: «حضرت مريم براي احمق‌ها ظاهر مي‌شود.»

        مترادف فارسي: «دنيا به كام ابلهان است.»
        مترادف فارسي: «جاهل را غني‌تر مي‌رسد روزي.»
        تمثيل: «كيمياگر به غصه مرده و رنج// ابله اندر خرابه يافته گنج» سعدي

    »Aunque la mona se vista de seda, mona se queda.«

    ترجمه: «اگر ميمون لباس ابريشمي هم بپوشد باز ميمون است.»

        مترادف فارسي: «پالان ترمه خر را عوض نمي‌كند.»
        تمثيل: «اهل نگردد به عمامه سفيه// خر نشود از جل ديبا فقيه» اميرخسرو دهلوي
        تمثيل: «نه منعم به مال از كسي بهتراست// خر، ار جل اطلس بپوشد، خراست» سعدي


D

     »Done va Vicente? Donde va la gente.«Refrán español.

    ترجمه: «ويسنته به كجا مي‌رود؟ جايي كه همه مي‌روند.»

        مترادف فارسي: «خواهي نشوي رسوا، همرنگ جماعت شو!»
        مترادف فارسي: «در شهر كوران يك چشمت را هم بگذار!»
        مترادف فارسي: «در شهر ني‌سواران بايد سوار ني شد!»
        تمثيل: «چون به در خانه زنگي شوي// روي چو گلنارت چون قار كن» ناصرخسرو

E

    »El amor entra por la cocina.«

    ترجمه: «عشق از در آشپزخانه وارد مي‌شود.»

    »El amor todo lo vence, el dinero todo lo alcanza, todo culmina con la muerte, el tiempo todo lo sella.«

    ترجمه: «عشق بر همه‌چيز پيروز مي‌شود، پول به همه‌چيز دست مي‌يابد، همه‌چيز به مرگ ختم مي‌شود، زمان همه‌چيز را مي‌بلعد.»

Entre broma y broma la verdad es asoma


    ترجمه: «ميان شوخي و بذله حقيقت نمايان ميشود.»

El amor mueve montanas

    ترجمه: «عشق كوه‌ها را به حركت در مي‌آورد.»

        مترادف فارسي: «بيستون را عشق كند و شهرتش فرهاد برد.»

    »El que eviene facil, facil se va.«

    ترجمه: «آن كه راحت بيايد، راحت مي‌رود.»

        مترادف فارسي: «بادآورده را باد مي‌برد.»

    »El saber no ocupa lugar.«Refrán español.

    ترجمه: «دانش، فضايي را اشغال نمي‌كند.»

    »En tierra de ciegos, el tuerto es rey.«Refrán español.

    ترجمه: «در سرزمين كورها يك‌چشمي پادشاه است.»

        مترادف فارسي: «در شهر كوران يك‌چشمي پادشاه است.»
        مترادف فارسي: «خرس در كوه، بوعلي سيناست.» (در محيط بي خردان هر ناداني ادعاي نبوغ تواند كرد.)

    »Estar como abeja en flor.«Giro idiomático español.

    ترجمه: «مثل زنبورعسل روي گل»

        مترادف فارسي: «مثل موش روي قالب پنير.»

ٍ
L

    »La prueba del pudín consiste en comer.«

    ترجمه: «تنها راه براي تشخيص مزه پودينگ، خوردن آن است.» زبان اسپانيايي سروانتس

M

    »Más vale malo conocido que bueno por conocer.«

    ترجمه: «بد شناخته شده بهتر از خوبي است كه بايد شناخت»

        مترادف فارسي: «» [[]]

    »Más vale prevenir que lamentar.««Refrán español»

    ترجمه: «جلوگيري بهتر از شكايت است.»

        مترادف فارسي: «پاي مرغ‌ات را ببند، خروس همسايه را هيز مخوان!»
        مترادف فارسي: «در خانه‌ات را ببند، همسايه‌ات را دزد مكن!»

N

    »No hay mal que por bien no venga.«

    ترجمه: «هيچ‌ چيز ِ بدي نيست كه براي چيزي خوب نباشد.»

        مترادف فارسي: «هرچه به ديده خوار آيد، عاقبت روزي به كار آيد.»
        مترادف فارسي: «هرچه در چشمت خوار آيد، نگهدار كه وقتي به كار آيد.»
        مترادف فارسي: «هرچيز كه زار آيد، يك روز به كار آيد.»
        تمثيل: «هرچيز كزآن بتر نباشد// از مصلحتي به در نباشد// شرّي كه به خير باز گردد// آن خير بود كه شرّ نباشد» سعدي
        تمثيل: «ميفكن كـَوَل گرچه خوار آيدت// كه هنگام سرما به كار آيدت» نظامي

Q

    »Querer es poder.«Refrán español.

    ترجمه: «خواستن، توانستن است.»

        مترادف فارسي: «خواستن، توانستن است.»
        مترادف فارسي: «كرا خواسته كارش آراسته‌است.» اسدي طوسي
        تمثيل: «طلبت چون درست باشد و راست// خود به اول قدم مراد توراست» اوحدي مراغه‌اي

    »Quien bien te quiere te hará llorar.«

    ترجمه: «هركه عاشقت بود، تورا به گريه مي‌اندازد.»

        مترادف فارسي: «عشق را بنياد بر ناكامي است// هركه زين مي‌ سركشد از خامي است» عطار نيشابوري
        مترادف فارسي: «به گيتي عاشقي بي‌غم نباشد// خوشي و عاشقي باهم نباشد» ويس و رامين
        تمثيل: «به عالم هر كجا درد و غمي بود// به هم كردند و عشقش نام كردند» عراقي
        تمثيل: «واي ِآن‌كو به دام عشق آويخت// خنك آن‌كو زدام عشق رهاست// عشق برمن در ِعنا بگشود// عشق سر تا بسر عذاب و عناست» فرخي سيستاني

T

     »Te conozco bacalao (aunque vengas disfrazado).«

    ترجمه: «من تو را مي‌شناسم ماهي! حتي اگر با لباس مبدل ظاهر شوي.»

        مترادف فارسي: «كور شود كاسبي كه مشتري‌اش را نشناسد.»

بدون زبان اصلي

    «ازدواج به مثابه هندوانه‌است. گاهي خوب و گاهي بد از آب در مي‌آيد.»

    «اگر خواستي اختيار شوهرت را در دست بگيري، اختيار شكمش را در دست بگير.»

    «جوان مجرد، طاووس را ماند؛ دوران نامزدي به سان شير است؛ تأهل كه گزيد خري بيش نيست.»

    «حقيقت و گل سرخ هردو خار دارند.»

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.